بیانیه اهمیت توانمند سازی زنان در توسعه پایدار و فقرزدائی

 

در اداره کشور لازم است برنامه های ملی در جهت توسعه پایدار و ساختارگرایانه در قالب برنامه های کوتاه مدت، متوسط المدت و بلند مدت متناسب با نیازهای کشور بسمت و سوی تعالی و کرامت انسانی بگونه ای طراحی گردند که مردم برای تامین زندگی سالم، بدون دغدغه و آینده نگر خود دچار مشکلات نشوند. جامعه باید بتواند بخودی خود و مستقل توان مداخله در اداره کشور، اداره خانواده و مدیریت بر آینده نسل جدید و جوان را داشته باشد.

 اساسا باید باور داشت که ایجاد یک نهاد خانواده قدرتمند از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی صرفا  در سایه توسعه پایدار و بکارگیری استراتژیهای صحیح و عملگرا امکان پذیر است. توجه به نقش زنان بعنوان یک عامل محوری در خانواده و جامعه از حیاتی ترین و اساسی ترین استراتژیها در توسعه پایدار است که همزمان ضامن حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در زندگی مطلوب و توسعه یک کشورعلمی، اقتصادی و مدیریتی است. در یک برنامه توسعه پایدار نیازی به فرمان های دفع الساعه و برنامه های اجرائی دستوری وجود ندارد.

در چنین حالتی است که صرفا رقابت صحیح، عادلانه و همه شمول در جامعه نقش خود را بعنوان یک اصل تنظیم کننده و متعادل کننده فرآینده های اجتماعی اعمال مینماید. پر واضح است که متقابلا فقدان استراتژی در توسعه پایدار خود زمینه ساز فقر و تنگدستی در جامعه بوده و متعاقبا منجر به اشاعه جهل، فحشا، ناامنی، ظلم و فساد در جامعه خواهد شد.  

 فقر بعنوان یک عامل بنیادی تاثیر گزار و آسیب رسان به صیانت و حیثیت جامعه و کرامت انسانی در یک روند خود تقویتی و دومینووار عامل تخریب زیر ساخت های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حاکمیتی در جامعه و کشور است.

بعبارتی فقر را میتوان ام المسائل اجتماع بشری دانست که با آمدنش بسیاری از رفتارهای غیر طبیعی مانند بی دینی، بی مسئولیتی و خاموشی وجدان ها را بهمراه خواهد شد.  مطمئنا ارائه راه حل های مناسب و حذف مشکلات و عواملی که منتج به فقر در جامعه میشوند میتوانند عامل ایجاد آرامش، سلامت، جوش و خروش و انگیزه، اشتغال، باروری و فزونی جمعیت و خودباوری و غرور ملی در اجراء صحیح سیاست های توسعه پایدار باشند.

زنان بعنوان مدیران درگیر در انجام هزینه های زندگی اعم از هزینه های شخصی و خانوادگی متاسفانه از اولین گروههای آسیب پذیر در شرائط فقر هستند. زنان بعنوان یک عضو موثر و بزرگ (نزدیک به 50% کل جمعیت) در جامعه از سطح کوچک در حد خانواده تا بزرگ در حد کشوری و بین المللی، حضور حداقل یک زن در هر خانواده، مسئولیت تربیت فرزندان، طول عمر بالاتر بدلیل فقدان تماس با  مخاطرات صنعتی و آسیب های جسمی، حضور عاطفی و مدیریتی در خانواده، مسئولیت کمتر در حفظ و حراست از کشور و ورود محدود به ساختارهای نظامی، جسارت در پذیرش مسئولیت اداره و اقتصاد خانه با نقش موثرخود توانسته اند تا حدود 40%  در تولید ناخالص داخلی نقش داشته باشند که همچنان پتانسیل افزایش بیشتر از این را نیز دارا میباشند.

لذا با توجه به موارد بالا، ضرورت توجه به زنان، بعنوان فرصتی غیر قابل اجتناب مطرح و توانمند سازی آنان، میتواند نقش بسزائی در فقر زدائی جامعه و توسعه پایدار داشته باشد. باید تاکید کنیم که  توانمند سازی زنان فقط یک موضوع عدالت اجتماعی نیست بلکه در شرائطی که رشد اقتصاد جهانی در حال کاهش است و لازم است که اقتصادها تمام انرژی‌‌‌های مولد خود را برای بهبود پایدار از بحران‌های اقتصادی احضار کنند پیش‌نیاز توسعه اقتصادی است.

زنان از سوئی به عنوان نیمی از جامعه، با کسب مهارت های علمی و تحصیلات عالیه سهم بزرگی در گسترش کسب و کارها و توسعه کارآفرینی دارند واز سویی دیگر به عنوان یک عضو مهم خانواده از طریق تربیت فرزندان و حفظ تعادل در اقتصاد خانواده تاثیر بسزائی بر نیمه دیگر جامعه دارند. در طول چهاردهه بعد از انقلاب خوشبختانه با توجه به نقش شایستگی و تاثیرگزاری زنان در صحنه های اجتماعی، اقتصادی، علمی و مدیریتی، بتدریج عرصه نشو و نمو برای زنان بیش از گذشته باز و با توانمند سازی آنان شاهد افزایش میزان سطح مشارکت شان در عرصه های اقتصادی و مدیریتی در سطح خانه و کشور شدیم. اساسا زنان بدلیل حضور در خانه  و تماس بیشتر با فرزندان امکان رسیدگی بهتری به وضعیت تحصیلی آنها داشته و زمینه را برای ادامه تحصیل و اخذ تخصص های مختلف و کسب مهارت های علمی برای خود اتکائی اقتصادی در معیشت آنان فراهم میآورند.

لذا با آمادگی دانشگاهها برای پذیرش زنان، جمعیت کثیری از دختران وارد دانشگاهها شده و شاخص میانگین سطح سواد در جامعه را افزایش دادند. امروزه تعداد زیادی از زنان (% 20 جمعیت شاغلین) در حرف و مشاغل حساس و پر درآمد  اعم از خدمات عمومی و سلامت، تولید و بازرگانی و البته با کسب مهارت های مدیریتی تعدادی از آنان در جمع مدیران اداره کننده دستگاههای اجرائی کشور، شرکت های بزرگ صنعتی و چند ملیتی خصوصی قرار دارند. زنان علاوه بر نقش فعالشان در تربیت فرزندان عملا نقش بسزائی در توسعه و تشکیل خانواده های بیشتر در جامعه داشته و با ازدواج فرزندان ضمن ایجاد یک حوزه اقتصادی دیگر، بطور غیر مستقیم اقتصاد خاتواده خود را نیزمدیریت مینمایند.

زنان بخصوص زنان خانه دار بعنوان تصمیم گیرنده نخست در اکثر خرید ها و تجهیز خانگی هستند. این گروه به شدت مورد توجه بازار پردازان صنایع مختلف، از اتومبیل تا خدمات مالی و از سفرهای لوکس تا لوازم برقی قرار گرفته اند که زنان نه تنها با تنوع طلبی کلید خریدهای خانگی  و نوسازی لوازم منزل را در دست دارند بلکه به شدت محرک با ارزشی در هزینه های داخل منزل برای خود و خانواده می باشند.

در اصل، زنان هدایتگری در چندین بازار(هدف) را بعهده دارند: خرید برای خود، برای خانواده شان و توصیه ها و یا خریدهایی  برای دوستان و دیگرانی که با آن ها در ارتباط هستند انجام میدهند. زنان در مناطق جغرافیائی باستانی با پتانسیل هتل داری، مهمان نوازی، گسترش هنرهای بومی، رشد و توسعه ارتباطات زمینه بوم گردی و گردشگری را  در مناطق باستانی موجب شده اند که ضمن توسعه معرفی مناطق سنتی و تاریخی ایران با کسب درآمد از طریق فروش کاردستی های هنری کمک یزرگی به اقتصاد خانواده داشته و توانسته اند بخشی از هزینه های آموزش کودکان را برای تحصیل تامین و از خانه نشینی فرزندان علی الخصوص دختران که غالبا قربانیان ادامه تحصیل ناشی از فقر در مناطق روستائی بودند را تامین نمایند.

در این زمینه زنان نقش بسزائی در معرفی ادبیات سنتی و معرفی آثار باستانی ایرانی داشته و تعداد زیادی از جوانان در این عرصه، به مهارت های جلب توریست و گردشگری پرداخته اند. زنان در خانه بسته به مهارت های منتقل شده سینه به سینه از پدران و ابا و اجدادشان و آشنائی با زمینه های تجاری سازی مهارت های خود در تولید محصولات سنتی از جمله داروهای سنتی و طب آلترناتیو، کشت گیاهان داروئی و یا جمع آوری از طبیعت و یا تولید قالی و هنرهای دستی عملا موفق به راه اندازی واحدهای کسب و کار خانگی شدند که ضمن تامین معیشت خود زمینه اشتغال جمع کثیری از افراد بیکار در خانواده خود و اطرافیان را فراهم کردند.

در حوزه توانمند سازی زنان سرپرست خانوار تاکنون برای ۳۵ هزار نفر به شکل مستقیم و غیرمستقیم فرصت کسب و کار با حجم سرمایه گذاری ۱۳ هزار و ۷۷۰ میلیارد ریال ایجاد شده است. امروزه با توسعه فناوری و کسب و کارهای نوپا بکمک خلاقیت های ذاتی و نیازهای اجتماعی عملا بسیاری از زنان با اطلاع از نیازهای جامعه توانسته اند در خانه راه حل های نو برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی ارائه نمایند که مورد توجه و عنایت مشتریان حاکمیتی بوده است. امروزه تعداد زیادی از زنان با تحصیلات دانشگاهی و یا توانمندی های مدیریتی مسئولیت اداره شرکت های بزرگ صنعتی را عهده دار و یا با تحلیل های مالی در آنها سرمایه گزاری کرده اند.

در همین راستا باید گفت که اساسا یکی از نشانه‌های توسعه هر جامعه‌ای، فضای کسب و کاری که توسط زنان کارآفرین راه‌اندازی و مدیریت می‌شود. زنان نشان داده اند که به عنوان یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های انسانی، می‌توانند نقش بالقوه‌ای را در فرآیند توسعه بخش‌های اقتصادی جامعه از جمله بخش کسب و کار ایفا نمایند. مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی نه تنها در توسعه ظرفیت‌ها و توانایی‌های زنان، بلکه در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز نقش کلیدی بازی میکنند. مازاد برنقش زنان خانهدار بعنوان یک عامل اقتصادی در توسعه پایدار، حضور موثر آنها در خارج خانه نیز تاثیر گذار و توانسته است موجب افزایش درآمد ناخالص ملی گردد.

در حال حاضر زنان با حضور خود در صحنه های تولیدی موفق به تشکیل 14 تعاونی تولیدی در تولید مواد اولیه و توسعه ۷۰۰ شبکه و زنجیره تامین در تولید محصولات مختلف شده اند که با تامین مواد اولیه برای شاغلین در تولید محصولات نهائی، عملا بازاریابی و فروش محصولات را نیز بعهده میگیرند. تولید کنندگان مواد اولیه ناآشنا را ردیابی و محصولات تواید شده را به بازارهای جدید و گسترده داخلی و بین المللی معرفی مینمایند.

در حال حاضر با توجه به نگاه مقتصدانه و قانع، صبوری و تحمل در کار، محدودیت های اشتغال برای زنان در مقایسه با مردان، تمکین در پذیرش مسئولیت های یکنواخت با دقت بالا در کار، افزایش سطح سواد و تحصیلات دانشگاهی و تخصصی عملا زنان موفق به کسب ردیف های شغلی متعددی در بخش های صنعتی و دستگاههای اجرائی دولتی و خصوصی شده اند.

زنان حتی با دارائی اولیه خود بعنوان مهریه در ازدواج ها عملا مراکز تجمع سرمایه راکد در منازل هستند که خود با فعال سازی سرمایه خود در گردش های اقتصادی جامعه سبب رشد و تعالی اقتصاد کشور هستند. مطمئنا در توسعه پایدار با آشنائی بیشتر و حضور اجتماعی فعال تر میتوانند به یک اقتصاد رقابتی سالم دامن زده و زمینه را برای افزایش بهره وری دارائی های راکد خود و دیگران فراهم آورند. باید با توانمند سازی استعدادها در زنان قابلیت بیشتری در آنان برای پذیرش مسئولیت توسعه در بخش هائی از صنعت تولید محصولات در کارگاههای بزرگ را ایجاد نماییم تا زمینه اشتغال، مهارت آموزی و کسب و کارهای نوپا را در سطح جامعه تقویت و گسترش نمائیم.

زنان در حال حاضر بعنوان مربی آموزشی در پیشرفت تحصیلی، در آموزش روش زندگی و خانه داری، مدیریت بر هزینه ها و ایجاد اندوخته برای آینده فرزندان، مشارکت در باروری و افزایش جمعیت، تلاش در جهت سلامت اعضاء خانواده، حفظ و ارائه هنر های بومی و خانگی و توسعه گردشگری، تلاش در تولید یکسری اقلام مورد نیاز از طریق کشاورزی و دامداری، ایجاد کسب و کار با مهارت های خلاقانه و متهورانه در توسعه پایدار نقش آفرینی میکنند.

از دولت ها انتظار میرود که با توجه به ارزش افزوده بالای توانمند سازی زنان از این پتانسیل بالقوه حداکثر استفاده را کسب و برای دستیابی به شاخص های توسعه پایدار مصمم و حامی باشد. این نیروی کارآمد میتواند در مشکلات اقتصادی با فعال سازی سرمایه های راکد و اشتغال در واحدهای صنعتی نقش مدیریتی خود را در جامعه بخوبی ایفا نماید.

                                                                                                            نهم آبان ماه 1402 / 31  اکتبر 2023